خلاقیت نابودگر

به نام خدایی که مهربانی اش همیشگی ست

 با شنیدن کلمه “خلاقیت” معمولن به یاد استعداد، نوآوری، هنر و مفاهیم مرتبط با این واژه ها می افتیم. زمانی که راجع به فردی خلاق صحبت می کنیم، تصویری که به ذهن متبادر می شود، کسی است که خارج از چهارچوب ذهن فکر می کند و اغلب موارد، ایده ای جالب و نوآورانه برای حل و فصل مسائل دارد. معمولن برای تجربه های تازه پیشقدم می شود. خللاقیت در رفتارهای کلی ما به شکل های مختلف خودش را نشان می دهد. چهره های برجسته ورزشی با عملکردشان خلاقیت را به تصویر می کشند. نمونه بارز آن، هادی ساعی قهرمان جهان در رشته تکواندو، در کنار تلاش فیزیکی با ذهن خلاقش، چهره ماندگاری از خود در دنیای ورزش به جای گذاشته است. تفکر خلاق را می توان در آثار نویسندگان بزرگی چون شکسپیر، همینگوی و غیره به صورت برجسته مشاهده کرد. همچنین دانشمندانی مثل انیشتین و آثار علمی مهمی که قاعده جهان را تغییر دادند. موزیسین ها هم در همین دسته بندی قرار می گیرند مثل موتزارت و ونگوک. هنرِ نقاشی نیز با خلاقیت عجین شده است و جهان نام میکلانژ و داوینچی را به عنوان دو هنرمند نقاش را با آثار فاخرشان در حافظه تاریخی اش ثبت کرده است. در زمینه احساسات می توان به بازیگرانی اشاره کرد که با نمایش هنرشان، تماشاچیان را محسور می کنند. شاید برخی بیماران صعب العلاج را دیده باشید که با طوری بیماری خودشان را شکست داده اند که دلیل منطقی برای شفایافتن پیدا نشده است. خلاقیت می تواند این تاثیر شگفت انگیز را روی فیزیولوژی بدن داشته باشد. البته تعداد زیادی از ما در خواب به خلاقیت خود وافقیم. در دنیای خواب دست به رفتارهایی می زنیم مه شاید در بیداری جرات انجام آنها را نداشته باشیم. سیستم خلاق مغز که مسئول نوآوری در رفتارهای کلی روزانه ماست، در خواب به صورت دیدن رویا عمل می کند که در اغلب موارد واقعیت از خواب قابل تشخیص نیست. در ادامه قصد دارم به این موضوع بپردازم که چطور این خلاقیت جذاب، روی دیگرش را به شما نشان می دهد که متحیرکننده است. عامل اصلی که خلاقیت سازنده را تبدیل به خلاقیت ویرانگر می کند، احساس شما و نگاه شما به زندگی است. نمی دانم شما در مرور سال های زندگی تان کدام رخداد سخت و سنگین را به یاد می آورید. ورشکستگی مالی، طلاق، بی وفایی در زندگی زناشویی، سوگ، اعتیاد و موارد دیگر. در تمام این تجربه های تلخ، درصد زیادی از افراد برای کنار آمدن با این شرایط و پذیرش آن، دوره ای از افسرده کردن را تجربه می کنند. آنها منفعل بودن را انتخاب می کنند تا دچار فروپاشی نشوند و بتوانند با گذر زمان خودشان را با شرایط جدید وفق دهند. این سازوکار مغز برای حفظ بقاست.

نقش خلاقیت ویرانگر چیست؟

اگر در پی اتفاقات ناگوار زندگی تان یا هر علت دیگری، خشم ناشی از نارضایتی از شرایط را روی خودتان پیاده کنید و به صورت طولانی مدت احساس بدبختی و فلاکت داشته باشید، تفکر شما( بی ارزش دانستن خود و بد دانستن جهان) روی عملکرد شما (منفعل شدن، خوابیدن زیاد، گریه کردن) تاثیر منفی بگذارد و احساس غم و ناامیدی مستمر داشته باشید، سیستم ایمنی بدن برعلیه خودتان عمل خواهد کرد. به عنوان مثال دچار مشکلات گوارشی هستید. اگر زخم معده داشته باشید، سیستم ایمنی بدن به اشتباه زخم هایی که در جداره معده قرار دارد را عامل خارجی تشخیص می دهد و به آنها حمله کرده و این مشکل در شما تشدید خواهد شد. این مسأله در بیماریهای مفاصل از جمله روماتیسم نیز شایع است. در واقع درمان بیماری های سیستم ایمنی خودکار با توقف خلاقیت بد هدایت شده، جان میلیونها انسان در رنج را نجات خواهد داد. همانطور که وقتی پای درد و دل اطرافیانمان می نشینیم، درک می کنیم که یکی از ریشه های اساسی بیماری های روحی و جسمی، نداشتن روابط مطلوب است، درمان هم برمی گردد به داشتن چند رابطه مطلوب و رضایت بخش. افراد زمانی قادرند روابط خشنودکننده را تجربه کنند که دست از کنترل کردن یکدیگر بردارند و به دیگران فرصت دهند فردیت و هویت خود را داشته باشند. همیشه پای انتخاب در میان است، حتی اگر در ظاهر انتخابی ندارید. با انتخاب راههای بهتر برای تعامل و ایجاد صمیمیت با همسر، فرزند، پدر و مادر و اطرافیان، زمینه ساز ایجاد و خلق دنیای مطلوب د زیباتر خواهید شد.

این را به اشتراک بگذارید!

به خواندن ادامه دهید

بعدی

یک دیدگاه در “خلاقیت نابودگر

  1. دقیقن درسته خشم را نباید روی خود پیاده کرد
    انشاالله خداوند کمک کنن که بپذیرم خودمون رو با همه‌ی کاستی هامون و همیشه خودمون رو با دیروز خودمون مقایسه کنیم
    و زیبایی رو ببینیم و لذت ببریم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *