تولدی دیگر

همه چیز از اردیبهشت 1402 شروع شد. زمانی که برای عبور از یک چالش شخصی، وارد مسیر جدی نوشتن شدم. می نوشتم تا جواب سوالاتم را در کلماتی که از ناخودآگاهم صادر می شد پیدا کنم. لابلای افکارو احساساتی که روی کاغذ با صفحه word جاری می شد، دنبال آرامش و آگاهی می گشتم. از آنجایی که برای خوب نوشتن، باید خوب خواندن را هم فراگرفت، از مرحله خواندن کتاب، وارد مسیر خوردن یک کتاب شدم. در کلنجار با خودم و محیط پیرامونم و خداوند، سری به کتابخانه ام زدم تا ببینم چطور می توانم جواب سوالاتم را در کتابها پیدا کنم. سوالاتی که همیشه در ذهنم بود اما آنطور که باید، عمیق به آنها فکر نمی کردم؛ شاید از روبرو شدن با پاسخ هایی که شاید به مذاق من خوش نیاید، اجتناب می کردم. مطالعه می کردم، چیزهایی دستگیرم می شد اما نه آنطور که به قول برخی ها نقطه عطف زندگی ام شود. شاید برای شما هم پیش آمده باشد که اولویت های زیادی در زندگی داشته باشید اما نمی دانید هدف یا آرمان اصلی شما که باید روی آن تمرکز کنید کدام است؟ این عدم شفافیت، نتیجه ای جز سردرگمی و اتلاف انرژی ندارد.

******

چیزی که خودم سالها، با آن دست به گریبان بودم. اما بالاخره یک جایی پاسخ خودش را نشان می دهد. من در تمام سالها تلاش می کردم نتایج را آنطور که می خواهم تغییر دهم؛ اما حقیقتن فهمیدم که چیزی که نیاز به تغییر دارد، همین کارهای ساده روزمره ای است که ناخودآگاه، شخصیت مرا ساخته است. همین کارهای خودکار که بدون اراده، روی چرخه تکرار، روز، شب، ماه و سال را مثل زنجیره به هم متصل می کند. بنابراین خوردن کتاب و زندگی با آن را در رژیم غذایی روحم گنجاندم و با ذره بینِ آگاهی، روی عادت هایی که در حال اداره زندگی من است، متمرکز شدم تا آگاهانه روی آنها و در نهایت روی زندگی خودم کنترل داشته باشم.

 « برای نوشتن یک کتاب خوب، باید ابتدا به خودِ کتاب تبدیل شوید.»

 این نقل قول ازناوال راویکانت- کارآفرین و سرمایه گذار- من را ترغیب کرد تا آنچه لابلای کتاب ها می یابم که به خودم برای بهبود کیفیت زندگی ام کمک می کند، با شما هم به اشتراک بگذارم تا باهم کمک کنیم دنیا به جای زیباتری مبدل شود. اجازه بدهید مقاله را با ماجرای گلدان روی میزم ادامه دهم که تصور می کنم به درک بهتر موضوع می انجامد.

در کتاب “ذهنیت برنده”، نقل قولی از بی جی فاگ استاد دانشگاه استنفورد خواندم که گفته بود: « اگر بذر مناسب را در محل مناسب بکارید، بدون نیاز به زحمت رشد خواهد کرد.»

  یکی از علایق من،نگهداری از گل و گیاه بوده و هست. متاسفانه مدتی به دلایلی مورد غفلت قرار گرفت. گلدانی روی میزم داشتم با برگهای ابلق و زیبا. برای اینکه نور بیشتری دریافت کند، گلدان را به بیرون از اتاق منتقل کردم و به مرور زمان، کم توجهی من در قبال مراقبت از آن، باعث شد تا رشدش متوقف شود. گه گاهی به آن آب می دادم و به همین جا ختم می شد. از آنجایی­ که انسان همواره در مسیر فراز و فرود قرار دارد، به این نکته پی بردم که گل و گیاهی که من مسئول مراقبت از آنها هستم، نباید قربانی نامهربانی با خودم باشند و واقعن مستحق این آسیب نیستند. در پی این آگاهی، رسیدگی مجدد به گلها را با تعویض خاک هایشان و توجه روزانه به آنها شروع کردم. هر روز بررسی می کردم تا اثری از جوانه تازه را در خاک پیدا کنم که موفقیت آمیز نبود. ماجرا ادامه داشت تا همین چند هفته اخیر؛ در صبح یک روز بهاری، جوانه زرد کوچکی را دیدم که سرش را روی ساقه بزرگ بزرگ تر تکیه داده بود تا بتواند روی پای خودش بایستد. جوانه کوچک بعد از ریشه زدن، متولد شده بود. تماشای این صحنه مرا به وجد آورده بود. بله، بالاخره خاک مناسب، نور و آب دست به دست هم داد تا جوانه ای سبز شود.

 

آپلود عکس

جالب این جاست که بعد از جوانه زدن، فرایند رشد بسیار سریع تر اتفاق می افتد. در حقیقت بعد از عبور از مرز خاک، مسیر رشد هموارتر می شود. همان اتفاقی که برای فرد موفق می افتد. بعد از مدتها تلاش مستمر و جدی در حوزه مورد نظر، بالاخره نتایج خودش را نشان خواهد داد. این قانون زندگی ست.

******

در راستای همین اتفاق در حال مطالعه کتابی بودم با عنوان ” عادت های اتمی” که روی تلاش ها و عادت هایی تاکید می کرد که در ابتدای مسیر، چون بذری هستند که تا مدتها، شاید ماهها و سال ها، کاملن نامحسوس در زندگی ما ریشه می دوانند تا بعد از عبور از مرزی معین، به صورت نتایج و موفقیت هایی که مورد نظر ماست، خودشان را نشان دهند. اما اغلب افراد به تصور اینکه تلاششان بی ثمر است، بعد از مدتی دست از اهداف خود بر می­دارند.

******

 رمز رسیدن به نتایج چیست؟

 من معتقدم رمز رسیدن به نتایج و اهداف دلخواه یک فرمول ساده است.

 رها کردن اهداف + آماده کردن بستر رشد شخصیت با انتخاب آگاهانه کارهای روزمره = موفقیت

 اهداف فقط می توانند نقش جهت دهی داشته باشند. اما نقش اصلی برای رسیدن به آنها را سیستمی که در زندگی برای خود انتخاب می کنیم، برعهده دارد. کارهایی روزمره ای که انجام می دهیم بدون آنکه از نقش مثبت و منفی آنها در کسب دستاوردهای­مان آگاه باشیم. به سلامتی می اندیشیم اما پیاده روی ورزانه یا هفتگی، سهمی در برنامه روزانه ما ندارد. تا دیررقت بیدار هستیم و خواب باکیفیت که نقش مهمی در سلامت روح و جسم ما دارد را از قلم می اندازیم.

*******

به فکر افزایش درآمد هستیم اما خرجمان از دخلمان بیشتر است. در فکر لاغری و تناسب اندام هستیم، اما به محض احساس گرسنگی، محموله های داخل کشوی میز یا کابینت آشپزخانه، حاوی چیزهایی است که در تضاد با هدف و خواسته ماست. احتمالن روزها و هفته های اول، کاملن حق به جانبانه، خودمان را از خوردن آنها محروم می کنیم اما این ماجرا، زیاد طول نخواهد کشید و دوباره عادت های قدیمی روی ما سوار می شوند و جز سرخوردگی، عاید دیگری برای ما ندارد.

******

 خلاصه:

 با یک ذره بین دقیق، سفری درونی را آغاز کنیم و  ببینیم کدام عادت ها ما را به سمت اهدافمان سوق می دهند و کدام رفتارها، مسیر ما را از نتایجی که دلخواه ماست، دور می کنند. با من درادامه این مسیر زیبا همراه باشید تا با شناخت عادت ها و نقش آنها در کنترل زندگی مان، عادت هایی را پرورش دهیم که در نهایت به خلق شخصیت مورد نظرمان ختم شود.

 

منبع:

کتاب “عادت های اتمی”

کتاب “ذهنیت برنده”

 

این را به اشتراک بگذارید!

به خواندن ادامه دهید

بعدی

18 دیدگاه در “تولدی دیگر

  1. مرسی بابت نکات خوبی که از کتاب گفتی برامون. اسم کتاب عادت‌های اتمی رو شنیده بودم ولی ذهنیت برنده را نه. عادت‌هایی که کمک میکنند با تکرار بتونیم به هدفمون نزدیک بشیم. شاید چیزی که این وسط منو از پا انداخته تا ادامه ندم. چالش ها و ناملایمات بوده که وقفه بین عادت هام به وجود آوردن. استارت مجدد زدن هم سخت بوده برام. دومی اینکه کارهای تکراری و روتین داشتن برام جذاب نیست و تنوع رو دوست دارم. امیدوارم بتونم موانع رو برطرف کنم و مسیر خوبی رو برای آینده پیش ببرم

  2. چه خوب بود خوندن این مطلب همراه با موزیکی که ابتداش بود. حس خاصی داشت که نمیدونم چجوری باید گفت. طولانی میشه خیلی😃❤️

  3. میشه گفت هدف‌گذاری اگر با زندگی آگاهانه همراه نباشه عملا یه نقشه‌ راه هست و دلیلی نداره با داشتن نقشه به مقصد برسین مگر اینکه پا در راه بذارین و در هر عوارضی کمی توقف کنید و مسی پیش رو رو ارزیابی کنید و ادامه بدین

  4. سلام سمیه جان
    لذت بردم از متنتون
    قلم مهربان و شیوایی دارید
    دقیقن همین عادتهای روزمره زندگیه که داره ما رو کم کم میسازه
    پس باید تو انتخابشون دقت کنیم تا به آدم بهتری تبدیل بشیم
    ممنون عزیز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *