به نام خداوند نور و آگاهی
کسی که شاد است، دیگران را هم خوشحال می کند.
مارک تواین، نویسنده
عاشق نشستن در باغچهی کوچک منزلم هستم. محبوبترین محل آنجا نیمکتی است در بخش آفتابی باغ که نمای کاملی از گلها و درختان را در معرض دید قرار میدهد. بهترین راه خلاصی از روزی پرمشغله این است که مدتی را در کنار گیاهان سپری کنی و بابت آن همه زیبایی، شکر خدا را به جا بیاوری.
افرادی که در زندگیتان وجود دارند، در واقع همان باغچهی خانهی خوشبختی شما هستند. هنگامی که به اطراف این باغ نگاهی میاندازید، آیا گلهای رز و کوکب زیبا را میبینید یا مزرعهای پر از علفهای هرز را؟ روابط ما هم به همین شکل در ما تأثیر میگذارد – یا ما را به تعالی می رساند یا اینکه ما را به زمین میاندازد. افراد خوشحال و خوشبخت روابطی را در زندگیشان تقویت میکنند که باعث خوشحالی و نشاط آنها شود.
نقل قول بالا را از کتابی با عنوان “خوشحالی بیدلیل” نوشته مارسی شیموف انتخاب کرده ام. در اهمیت پرداختن به مقوله روابط همین بس که ما محصول یک رابطهایم و در بستر روابط نیز به رشد و تکامل میرسیم. شادی و اندوه دو میوه درخت روابط هستند. به دست آوردنها و فقدانها.
***************************
از بدو تولد با ورودی های مناسب و نامناسبی که از والدین و اطرافیان دریافت می کنیم، آنها را به عنوان الگوهای مهم و خطاناپذیر زندگیمان می پذیریم. به نوعی دنیا را از زوایه چشم آنها میبینیم؛ تا موقعی که وارد اجتماع شویم. کم کم با رشد قدرت تشخیص خودمان، همچنین ورود آدمهای جدید به زندگی ما، چشم انداز وسیعتری نسبت به جهان پیدا میکنیم و در بسیاری از مسائل با آنها دچار تعارض میشویم. والدین از وحشتِ از دست دادن کنترل بر فرزندان و فرزندان نیز از ترس از دست دادن جایگاه حمایتی آنان، به قول معروف کج دار و مریض به رابطه ادامه می دهند. اگر پای صحبت والدین و فرزندان بنشینید، به نظر میرسد فرسنگها از هم فاصله دارند. فکر میکنید این شکاف با چه چیز پر خواهد شد؟ معتقدم با قدمهایی که برای تقویت رابطه به سمت هم برمیدارند.
************************
ابتدا با رسیدن به این بینش که از دو نسل با عقاید و باورهای متفاوت هستند؛ سپس پذیرش یکدیگر با همین تفاوتها و در نهایت ایفای سهم خود در قبال دیگری. اگر بخواهیم سری به باغچهی خوشبختی در نقل قول بالا بزنیم، رابطه اول را باغی پر از علف های هرز می بینیم که نه تنها رغبتی برای ورود به آن وجود ندارد بلکه به هر بهانه ای از روبرو شدن با آن اجتناب می کنیم. اینجاست که نوجوان از اعضای خانواده فاصله می گیرد. همان شکایت همیشگی والدین مبنی بر اعتیاد به تلفن همراه، حضور مداوم در اتاق در بسته؛ و مسائلی از این دست که می شنویم و می بینیم. اما با حرکت در مسیر راه حل و بهبود رابطه، علف های هرزِ سرزنش، انتقاد، خودمحوری، رفتارهای تکانشی و کنترل بی رویه، هرس شده و باغی پر از گل های زیبای همدلی، مهربانی بی قید و شرط و درک متقابل خواهیم داشت. یادگیری مهارت برقراری و مدیریت رابطه مناسب، به افراد کمک میکند روابط دیگر -عاطفی، کاری، شخصی و غیره- را هم به خوبی مدیریت کنند. با ایجاد هر چالشی در روابط به جای قطع رابطه، ابتدا برای احیای آن تلاش کنند و در صورتی که اصلاح ناپذیر باشد، به رابطه خاتمه دهند.
**************************
ایدهی نویسنده در مورد علف های هرز، به آدمهای سمی که فضای رابطه را مسموم می کنند، برمی گردد؛ اما علت اصلی این نوع آفت چیست؟ افکار منفی، بدبینی و نگاه قضاوتگرانه این افراد نسبت به دیگران و در وهله اول نسبت به خودشان، آنها را از شادی و خوشحالی که لایق آن هستند، محروم می کند. نویسنده در این کتاب بر فرایند تجربه شادمانی بدون هیچ دلیل بیرونی، که توسط خود ما در درونمان ایجاد می شود تاکید دارد؛ خوشحالی درونی که بدون توقع از دیگران، با یافتن معناهای عمیقِ رنج هایمان در زندگی، اتصال به منبع قدرتِ برتر و رسیدن به آرامش درونی خلق می شود. در حقیقت با مزین شدن به این گوهر وجودی، به گلی از گلهای بهشت مبدل خواهیم شد که دیگران از گذراندن اوقاتشان به صورت کاملن مسری به شادی دچار خواهند شد. تجربه شما از باغچه خوشبختی چیست؟
منبع: کتاب خوشحالی بی دلیل
با سپاس
نویسنده: سمیه بابائی نیا
چه تشبیه ماهرانهای.👌🏻 خیلی جالب بود برام و دید نویی بهم داد. اگه ازین منظر به باغچه خوشبختیمون یعنی خانوادهمون نگاه کنیم، باحوصلهتر میتونیم علفهای هرزی که دور کوکبهای زندگیمون رو گرفته و زیباییش رو پوشونده، هرس کنیم.
گاهی وقتها رفتارهایی رو در اطرافیان و خانواده میبینیم که به نادرست بودنش کسی شک نداره، اون رفتار رو بذاریم پای علف هرز؛ نه گل کوکبمون رو و سعی کنیم نجاتش بدیم و ازش دست نکشیم.
همینطوره سپیده جان. خداروشکر که برات مفید بوده
ایده جالبی بود باغچه خوشبختی
چقدر کار داره تا به ابن مرحله برسیم
همین که حواسمون به باغچه باشه و رهاش نکنیم خوبه طاهره جان.
فک میکنم اگه شوق باشه و شروع کنی به وجین علفهای هرز انگار این شوق بهشون منتقل میکنی و خوشحال میشن خاک بشن تا در مسیر دیگهای قراربگیرن
سپاسگزاری و شوق و اطمینان،
خواه ناخواه منتقل میشه حتی به کسی که ارتباط باهاش قطع میشه
قلمت سبز سمیه جان🌹
دقیقن همینطوره حلبمه جان. شوق درونی برای بهبود، کولاک می کنه. مانا باشی عزیزم.
ممنون از نوشته قشنگتون.
تا زمان در اختیار ماست، علفهای هرز را کنارمان خواهیم داشت. باید مدیریت بر ذهن خود را بیاموزیم تا اسیر آنها نشویم.
دو سه تا اشتباه تایپی بود.
سپاسگزارم افسانه جان بابت وقتی که برای مطالعه گذاشتید.