پازل عشق

 نام خداوند نور و آگاهی

اگر از شما بپرسند آیا شکست عشقی را تجربه کرده اید یا نه، طبیعتن پاسخ شما بله یا خیر خواهد بود؛ در صورتی که پاسخ قطعن “بله” خواهد بود. در غیر این صورت من اینجا نبودم تا بنویسم و شما هم خواننده مقاله نبودید. پاسخ برمی گردد به که زمانی که جنین پس از 9 ماه تجربه ی عشقی ناب و بی واسطه، از منبع آرامش و یگانگی -یعنی مادر- جدا شده و با گریه، قدم به دنیای مادی می گذارد. از امنیت کامل و آسودگی که به راحت ترین شکل ممکن نیازهایش برطرف می شد، وارد دنیایی می شود که برای رسیدن به خواسته هاش، باید در خواست کند، آموزش ببیند یا مهارت هایی را کسب کند. ورود به دنیای پیچیده یادگیری. در سفر زندگی وارد مجموعه ای به نام خانواده می شود که قرار هست در رابطه با آنها اتفاقات منحصربه فرد و متنوعی را تجربه کند. رویدادهایی که زندگی آینده او را تحت الشعاع قرار می دهد. اغلبِ والدین تحت تأثیر والدین خود، هم همین مسیر را طی کرده اند، بدون اینکه مهارت های خاصی را برای رویاروئی با زندگی یاد گرفته باشند. افراد درخانواده و گاهن درجامعه نسبت به برخی نیازهای اولیه یا نیازهای عاطفی، پاسخ مناسب را دریافت نمی کنند. عدم ارضا یک نیاز یا نیازهای مختلف، طی سال ها تبدیل به زخم های عمیق درونی می شود که برای شفای اون درد، باید کسی اون خلا، نیاز به محبت، توجه و عشق را پر کند تا فرد به آرامش برسد.

*************************

فرد در طی دوران نوجوانی و جوانی و هم زمان با فعال شدن هورمون های جنسی، محو جذابیت بصری و احساس شیفتگی در رابطه با فردی می شود که تصور می کند نیمه گمشده اوست. همان کسی که می تواند التیام بخش همه رنج هایی باشد که درون و شخصیت او را طی این سالها خراشیده اند. در واقع معشوق را فردِ کاملی می بیند که قادر است نقص های درونی او را به تکامل برساند. رابطه ای شکل می گیرد که می تواند دو حالت داشته باشد. اول رابطه دوستی است که در آن افراد سعی می کنند جنبه های زیبای شخصیت خودشان را نشان بدهند، ویترینی زیبا از رابطه به نمایش در می آید که شیفتگی و وابستگی را بیشتر می کند. اگر به ازدواج ختم نشود، زخمی عمیق تر در وجود فرد ایجاد می شود که باورهای قبلی مبنی بر احساس بی ارزشی را  تایید می کند و اگر فرد بعد از رابطه، به جای خودسازی و خودشفقتی، همچنان در پی یافتن ناجی باشد، رابطه هایی از این دست تکرار خواهد شد. و اگر به ازدواج هم ختم شود، بعد از کنار رفتن جلوه های ظاهریِ شیفتگی، بعد از چند ماه، نقاب برداشته می شود و عاشق شاهد خودِ واقعی فردی هست که که خودِ او نیز زخم های درونی فراوانی دارد که نیازمند ترمیم وتوجه هست. و کسی که خودش نیازمند عشق حقیقی است، چطور می تواند سخاتمندانه به دیگری ببخشد. عبدالرحمان جامی به زیبایی در این بیت این فقر را بیان می کند:

ذات نایافته از هستی بخش    کی تواند که بُوَد هستی بخش

*********************

با در نظر گرفتن حالت دوم یعنی ازدواجی که سالها به جای بهشت به جهنم تبدیل شده است، دو انتخاب وجود دارد. جدایی یا احیای رابطه. گاهی افراد به علل گوناگون، به گزینه ی سالها ماندن بر سر دوراهی و بلاتکلیفی را تن می دهند؛ زندگی زناشویی که می توانست به مأمن شادی و آرامش باشد، تبدیل به زندانی از کینه و دشمنی می شود. در حقیقت زوجین خودشان را از تجربه یک ازدواج عاشقانه و زیبا و پایدار محروم می سازند.

در ادامه ماجرا، فرض را بر این می گیریم زوجین احیای رابطه را انتخاب کرده اند. از این جا به بعد به جای توجه به دو فرد و ویژگی های منفی اونها، توجه باید روی موجودی به عنوان رابطه و رسیدگی به او متمرکز شود. اولین قدم، یادگیری مهارت ایجاد عشق در رابطه و سرمایه گذاری روی زندگی مشترک است. عشقی بی قید و شرط که فراتر از ارضا نیازهای شخصی فرد است. آبیاری درختی به نام عشق که میوه هاش، گذشت، مهربانی، انعطاف پذیری، مهربانی، ملایمت و دلسوزی خواهد بود. در واقع رساندن زوجین به مقام ایثار.

 

دلبر آن نیست که مویی و میانی دارد       بنده طلعت آن باش که آنی دارد.

                                                                                                          “حافظ”

سخن پایانی این که زندگی مشترک و عشق شبیه به پازلی است که باید با کمک هم چیده شود تا در نهایت به ثمرها و نتایج زیبا ختم شود.

 

با سپاس

نویسنده: سمیه بابائی نیا

 

این را به اشتراک بگذارید!

به خواندن ادامه دهید

بعدی

6 دیدگاه در “پازل عشق

  1. اره پازل خیلی مهمه و جالبه
    مدتی هست در زندگی شخصی ام به دنبال این پازل هستم تا باهم کامل بشیم
    هرکس باید مقداری از خودش کم کنه یا زیاد کنه که پازل کامل بشه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *