به نام خداوند نور و آگاهی
در پست قبل، اولین تعریف از شخصیت امام حسین (علیه السلام) ارائه شد. در این پست به دومین تعریف می پردازم.
1) حسین ابن علی (علیه السلام)، مرغوبترین تصمیمگیرنده در سختترین شرایط.
تعریف دوم
2) حسین بن علی (علیه السلام)، یک انسان آزاد است.
اجازه دهید با یک سؤال متن را ادامه دهم. سبک زندگی حسین (علیه السلام) در وهله اول با کدام ویژگی عجین شده است که قلوب انسانها را فراتر از ادیان و مذاهب شیفتهی خود کرده است؟ اگر بگوییم حسین در وهله اول، مؤمن، موحد یا مخلص بوده است، ظاهرن فرماندهان لشگر یزید هم با داشتن این ویژگیها، به زعم خودشان فی سبیل الله، مقابل فرزند رسول خدا صف کشیده بودند. پس چه خصیصهای بهترینِ خلق را از شقیترینِ افراد تمیز داده است؟ اگر حسین (علیه السلام) را صرفن به عنوان یک انسان دیندار بشناسیم، چه معنایی می توانیم از جریان عظیم اربعین ارائه دهیم که سنی، هندو، مسیحی و یهودی هم رنج سفر را به دوش کشیده است؟پاسخ، فریاد کوبنده ای است که از حلقوم مبارک حسین بن علی (علیه السلام ) در گوش زمان و مکان طنین انداز شد و مسیر انسانیت و درستی را برای همیشهی تاریخ، مشخص کرده است:
اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید.
ندای جهانی دعوت به انسانیت و آزادگی که با بذل جان، مال و گذشتن از هرچه که انسان را به زندگی پایبند میکند در راه تحقق تمدن نوین اسلامی، به انسان چشم اندازی به وسعت ابدیت و مرگی دلخواه خواهد بخشید. جلوه الگوگیری از سبک زندگی حسینگونه را در شهدای خودمان هم میبینیم. شهدایی که حتا به قدر بودن پیکری روی خاک نیز، حقی برای خود قائل نبودند و چقدر طی این سالها موجبات تحول روحی جوانان شدند.
مایلم در لابلای متن، سکانسهایی از روز واقعه را بیان کنم تا با عمق جان بتوانید گذشتن حسینِ اسطوره مهربانی را از بهترینهای زندگیاش در مسیر بندگی لمس کنید. لطفن در هر موقعیتی قرار دارید، راحت باشید. کاملن راحت. لطفن چشمهایتان را ببندید و بدون کم و زیاد کردن تنفس، فقط به تنفستان نگاه کنید. تنفس غیر ارادی است، فقط توجهتان را ببرید روی آن.تصور کنید در حال تماشای خودتان هستید. حرکت پره های بینی یا بالا و پایین رفتن شکم می تواند در تمرکز کمکتان کند. طوری از فرق سر تا نوک پا را شل کنید که هیچ فشاری نباشد.
با حضور حضور قلب، چند نفس عمیق بکشید و خودتان را در روز عاشورا ببینید. در گوشهای ایستاده ونظارهگر صحنهها هستید. صحنه اول : صدای گریه نوزادی را می شنوید. گوش کنید. اباعبدلله از این گریه می گذرد.
سواری از دور با سرعت به امام نزدیک میشود، زخمی است. ازجملهای که می گوید میفهمیم جناب علی اکبر(علیه السلام ) است. “پدر تشنگی دارد مرا میکشد” آقا میفرماید: باباجان! زبان خشکش را در کام فرزند میگذارد. کمی بعد از پس می گذرد…چند قدم روبروی من راه برو قامتت را ببینم…برو. حضرت حسین از حضرت علی اکبر می گذرد.
ابی عبدلله بعد از شهادت حضرت علی اصغر با خیام وداع می کند و به اسب نهیب می زند که برود، اسب راه نمی رود، آقا به پشت سرش نگاه می کند. میبیند حضرت سکینه پاهای اسب را نگه داشته است. از دور در حال تماشا هستید. آقا از اسب پیاده می شود و حضرت سکینه را در آغوش میگیرد. حضرت سکینه مدام در حال اشک ریختن است. اباعبدلله می فرماید: بابا! با اشک چشمت قلب مرا آتش نزن. و بعد از جملات فاخری که بین پدر و دختر رد و بدل میشود، آقا از سکینه هم میگذرد.
ای وای ای وای نگاه کنید که خانمی در حال دویدن است. مهلن مهلا یابن الزهرا آرامتر برادر. اما اباعبدلله از او هم میگذرد. ممتازترین ویژگی حسین (علیه السلام)، در وهلهی اول آزاد است. آزاده است. حسین از دلبستگی به فرزندان، نگاه عاشقانه و سرشار از عاطفه حضرت رباب (علیها سلام)، چشمان مضطرب و نگران خواهر سلام الله علیها میگذرد. از تمام عواطف، افکار، هیجاناتش میگذرد.
آزادگی در متن زندگی ما چقدر جریان دارد؟
کل یوم عاشورا کل ارض کربلا.
این عبارت می تواند تلنگری به منِ انسان باشد که خودم را محب امام حسین (علیه السلام ) میدانم یا نه، انسان می دانم. چقدر حسینِ آزاده را شناختم و سعی کردم در جای زندگی شخصیام، روابطم، کارم، هیجانات و عواطفم را کنترل کنم. نیازهایم را به حداقل برسانم؛ چقدر توانستم از سطح توقعم از دیگران، بکاهم؟ اجازه دهم بدون سنگینیِ حضور من، زندگیشان را بگذرانند یا من چقدر بدون نگاه قضاوتگونهی کلام و رفتارشان، فقط از حضورشان سپاسگزار هستم. چقدر توانستم آزاد باشم؟ انسان آزاد. شوهر فراموش کرده تولدم را تبریک بگوید، چقدر آزادم؟ مادر شوهر گفت هوی. چقدر آزادم که بگویم بگذار بگوید. بدونِ پردازش کلام، بگذرم؟ همه چیز را به خودم و شخصیتم نگیرم؟ چقدر از آزار خانواده شوهر، از تعویض مبلمان و سرویس طلا آزادیم؟
راوی نقل میکند وقتی حسین (علیه السلام) سر علی اکبر (علیه السلام) را به دامان میگیرد، سرش را پایین آورده و سر علی را میبوسد و وقتی دوباره سرش را بالا می آورد، آثار شکستگی را در چهره او دیدم. پیر شده بود. حسین ابن علی یک ابرعاطفه و ابرهیجان است اما میگذرد. از دخترش، پسرش، خواهرش، برادرش، همسرش می گذرد تا اسلام محفوظ بماند. به قول آیت الله فاطمی نیا، محرم ایام تحول است. حُر یک شخص است و ما باید مسیر حر بودن را طی کنیم. ما وابستگی زیادی به دنیا داریم. حدود قرمزی برای خودمون ایجاد کردیم که رها هم نمی کنیم.
با سپاس
نویسنده: سمیه بابائینیا
منبع: برگرفته از لایو محرم 1401
فقط یک انسان عاشق که به. اطمینان رسیده باشه. میتونه
اینکار خیلی خیلی سخت رو انجام بده
امام حسین عاشق خدا بود و به یکتایی خدا باور داشت
دقیقن حلیمه جان. و شهدا نشون دادن میشه تون مسیر رو ادامه داد چون روح ما همون روح امام هست،فقط باید شاخ و برگ های اضافی رو قطع کرد تا خوب رشد کنه.
اون جمله عاشورا و کربلا خیلی تکاندهنده است برام همیشه
خیلی باید مواظب باشیم
دقیقن طاهره جان. یک جور اتمام حجت.
سمیه جان چقدر خوب فضای محرم رو ایجاد کرده بودی. من بعد محرم از این فضا دور شده بودم. چه جور میشه که این فضا رو توی کل ایام سال داشت. چه جوری میشه مسیر حر بودن رو همیشه طی کرد؟
خوشحالم که حس خوب گرفتی لیلاجان. اگه با اهداف امام حسین (علیه السلام) زندگی کنیم. ماها باید روی منیت و حساسیت هامون کار کنیم.
آزادی و آزادگی دشواره. گذر از خانواده و کسانی که دوستشون داریم خیلی سخته. حتا وقتی به مسافرت میریم تحمل دوریشدن سخته. آزادی ایمان قوی و توکل میخواد. امیدوارم روزی بهش برسیم.
درسته عهدیه جان. آدم های بزرگ با اهداف بزرگ، تصمیمات بزرگ می گیرن. ما کافیه اول بیایم رو تفسانیات خودمون کار کنیم. رو حساسیت هامون. ان شاءالله
از اینکه ما رو میبری تو ایام دهه اول محرم ممنونم. روزهایی که باید در تمام طول سال یادمون بمونه.
صدای میون متن🥺 تلاشت قابل تحسینه سمیهجان. موفقیتت روزافزون❤️🌹
سپاسگزارم سپیده جان بابت بازخورد پرانرژیت. امیدوارم بتونم ذره ای نظرات رو بیشتر متوجه جایگاه امام حسین (علیه السلام) بکنم و قبل آقاجان ما یوسف زهرا( عج) شاد بشهو